دیوان عدالت اداری علیه دعاوی بین ادارات و مردم می باشد و معمولا دعاوی مربوط به ملکی را نیز به دیوان عدالت اداری مربوط می شود. اما بهتر است این نکته را بگوییم به سه دلیل زیر بهتر است دعاوی ملکی را به دیوان عدالت اداری نبرید :قوانین ملکی در دادگاه دیوان بسیار پیچیده است.کار بسیار زمان بر و هزینه بری می باشد.و مهمترین نکته به دلیل ندانستن قوانین خسارات زیادی به شما وارد می کند.
وکیل دیوان عدالت اداری در تهران :
همانطور در بالا گفتیم دیوان عدالت اداری پیش بردن کابردها کار سختی است و شما نیاز دارید قبل از هر کاری با یک بهترین وکیل متخصص دیوان عدالت اداری مشورت کنید و بعد آن شروع به طرح شکایت کنید.
یک وکیل دیوان در زمینه های کمیسیون ماده 100، کمیسیون ماده 99، شهرداری، تامین اجتماعی و امور مالیاتی تخصص داشته باشد.
چگونه بهترین وکیل دیوان عدالت اداری را پیدا کنیم ؟
معمولا بهترین راه برای پیدا کردن وکیل دیوان جستجو از طریق اینترنت است. زیرا تمامی وکلای با تجربه دیوان دارای وب سایت هستند که رزومه خود را در آن نوشته اند و شما می توانید با کمی پرس و جستجو به آن وکیل اعتماد کنید.
وکیل متخصص دیوان عدالت اداری
وکیل متخصص دیوان عدالت اداری مرجع تخصصی و بالاترین مرجع اداری جهت رسیدگی به تظلم خواهی اشخاص و افراد جامعه اعم از حقیقی و حقوقی غیردولتی از اقدامات و تصمیمات مراجع دولتی و همچنین مرجع تجدید نظر خواهی از آرای مراجع شبه قضایی همچون کمیسیون ماده ۱۰۰ هیئت حل اختلاف کارگر و کارفرما هیات تشخیص مطالبات تامین اجتماعی و همچنین هیئت تشخیص مالیاتی می باشد.
وقتی صحبت از وکیل متخصص دیوان عدالت اداری می کنیم، منظورمان وکیلی است که آشنا به قوانین و مقررات تخصصی در حوزه دیوان عدالت اداری می باشد. اکثر اشخاصی که در جامعه ما در دانشگاه های ما رشته حقوق فارغ التحصیل شده اند در مقطع کارشناسی شاید قوانین و مقرراتی که در دیوان عدالت اداری حرف اول را می زنند را مطالعه نکرده باشند و بسیاری از این حقوقدانان در مقطع کارشناسی ارشد نیز رشته هایی به غیر از رشته حقوق عمومی که در بر دارنده ی اری از این قوانین مرتبط میباشد، تحصیل نکرده اند.
بنابراین شاید بسیاری از وکلای مشغول به کار نسبت به این قوانین اطلاعی نداشته و مطالعاتی در این خصوص انجام نداده باشند که در مورد پروندههای مطروحه در دیوان عدالت اداری به پرونده های کیفری و حقوقی که در سایر مراجع قضایی مطرح میشوند بسیار کمتر می باشد بنابراین وکیلی می تواند به شما در این زمینه کمک نمایند که علاوه بر آشنایی با قوانین مربوطه تجربه کافی و آرای موفقی در دیوان عدالت اداری را کسب کرده باشد جهت فهم ساده تر موضوع ، برای مثال در این خصوص یک میشود فرض بفرمایید رای در خصوص تخلف ساختمانی در حوزه شهر از کمیسیون ماده صد شهرداری صادر شده باشد.
این کمیسیون ها با اختیار حاصله از قانون برابر با ماده ۱۰۰ قانون شهرداری ها تشکیل می شود و با استناد به ماده ۱۰۰ قانون شهرداری و تبصره های آن اقدام به صدور رای می نماید همچنین لازم به ذکر است که این کمیسیون ها شخصیت حقوقی مستقل ای نسبت به شهرداری دارا می باشند تبصره های ماده صد بسیار تخصصی و نکات ریزی را در خصوص تخلفات ساختمانی دارند بدین نحو که در بسیاری از آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری تنها و صرفاً به دلیل اینکه کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری اشتباه این موضوعی را که منطبق با تبصره دیگری از این ماده بوده است را با یک تبصره دیگری اقدام به صدور رای نموده اند و صرفاً به همین دلیل رای صادر شده در دیوان عدالت اداری نقض شده است.
وکیل خوب دیوان عدالت اداری
بنابراین همان گونه که توضیح داده شد منظور از وکیل خوب دیوان عدالت اداری وکیلی است که تسلط کامل بر مباحث قانون شهرداری ها و اطلاع از رویه قضایی دیوان عدالت اداری و همچنین آرای صادر شده از هیات عمومی دیوان عدالت اداری را داشته باشد.
هرآنچه که می بایست از وکیل دیوان عدالت اداری بدانیم
مطابق با قانون اساسی، همه ی اعضای جامعه از حقوق و اختیاراتی برخوردار بوده که می بایست توسط افراد، ارگان ها و کلیه ی مسئولین و مقامات کشور مورد احترام و مانع از هرگونه تعرض قرار بگیرد.اما متاسفانه امروزه بسیار شاهد این موضوع هستیم که افراد با نادیده گرفتن حقوق قانونی و مشروع دیگران، علیه مال، جان، آزادی، اعتبار و آبروی وی اقدامات غیرقانونی و غیر شرعی را به عمل می آورند که مطابق با قوانین رایج این موضوع در محاکم قضایی با طرح شکایت قابل رسیدگی می باشد. اما در مواردی با این مساله مواجه می شویم که سلب کننده حقوق و آزادی دیگران یک شخص یا یک فرد حقیقی نمی باشد، بلکه این اقدام از سوی یگ ارگان عمومی و دولتی صورت گرفته است.به همین منظور، قانون گذار با پیش بینی وضع موجود و به جهت تحقق اصل قانون اساسی و احترام به حقوق و آزادی مشروع افراد جامعه با تصویب قانون دیوان عدالت اداری،زمینه شکایت و طرح دعوا علیه ارگان های عمومی و دولتی را توسط وکیل دیوان عدالت اداری فراهم نموده است. حال در این نوشتار قصد داریم قصد داریم به بیان ساده در خصوص وظایف وکیل دیوان عدالت اداری در دیوان عدالت اداری به عنوان عالی ترین مرجع رسیدگی به کلیه اختلافات اشخاص علیه نهادها و ارگان ها مطابق با قانون دیوان عدالت اداری بپردازیم.وکیل دیوان عدالت اداری
مطابق با ماده یک از قانون دیوان عدالت اداری؛ در اجرای اصل یکصد و هفتاد و سوم (۱۷۳) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به منظور رسیدگی به شکایات، تظلّمات مردم نسبت به مأموران، واحدها و آیین نامه های دولتی خلاف قانون یا شرع یا از حدود اختیارات مقام تصویب کننده خارج است، دیوان عدالت اداری زیرنظر رئیس قوه قضاییه تشکیل می گردد و وکیل دیوان عدالت اداری میتواند اقدامات لازم را انجام دهد.
وکیل دیوان عدالت اداری همچون خود دیوان در تهران استقرار دارد و متشکل از شعب بدوی، تجدیدنظر، هیأت عمومی و هیأت های تخصصی می باشد.
وکیل دیوان عدالت اداری
صلاحیت،اختیارات و حوزه وظایف دیوان عدالت اداری
پس از آشنایی با دیوان عدالت اداری، مهم ترین مساله ایی که می بایست در خصوص وکیل دیوان عدالت اداری بدانیم بحث صلاحیت و حیطه ی اختیارات بهترین وکیل دیوان عدالت اداری می باشد. به عبارتی دیگر منظور از صلاحیت تعیین وظایف و حوزه اختیارات قضات رسیدگی کننده به موجب قانون می باشد. برای مثال دادگاه های کیفری صلاحیت رسیدگی به جرائم و مجازات ها را دارا می باشند و نمی توانند برفرض مثال به دعوای طلاق رسیدگی نماید و وکیل متخصص دیوان عدالت اداری میتواند در زمینه انجام تخصص پرونده های دیوان عدالت فعالیت نماید
مطابق با ماده ده قانون دیوان عدالت اداری، وکیل دیوان عدالت اداری در موارد زیر میتواند اعلام وکالت نماید:
۱ـ رسیدگی به شکایات و تظلّمات و اعتراضات اشخاص حقیقی یا حقوقی از:
الف ـ تصمیمات و اقدامات واحدهای دولتی اعم از وزارتخانه ها و سازمان ها و مؤسسات و شرکت های دولتی و شهرداری ها و سازمان تأمین اجتماعی و تشکیلات و نهادهای انقلابی و مؤسسات وابسته به آنها میتواند توسط وکیل دیوان عدالت اداری به صورت تخصصی انجام پذیرد.
ب ـ تصمیمات و اقدامات مأموران واحدهای مذکور در بند «الف» در امور راجع به وظایف آنها
۲ ـ رسیدگی به اعتراضات و شکایات از آراء و تصمیمات قطعی هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری و کمیسیون هایی مانند کمیسیون های مالیاتی، هیأت حل اختلاف کارگر و کارفرما، کمیسیون موضوع ماده (۱۰۰) قانون شهرداری ها منحصراً از حیث نقض قوانین و مقررات یا مخالفت با آنها نیز میتواند از کمک وکیل دیوان عدالت اداری استفاده کنند.
(منظور از کمیسیون ماده صد شهرداری، مجموعه تخلفاتی نظیر احداث بدون پروانه بنا،تخلف تراکم مازاد، رعایت نکردن اصول فنی، شهرسازی و بهداشتی، داخل در حریم شهر می باشد که به واسطه ی کمیسیونی در شهرداری به تخلف رسیدگی و حکم صادر می شود که توسط وکیل کمیسیون ماده 100 شهرداری قابل انجام است.)
۳ـ رسیدگی به شکایات قضات و مشمولان قانون مدیریت خدمات کشوری و سایر مستخدمان واحدها و مؤسسات مذکور در بند (۱) و مستخدمان مؤسساتی که شمول این قانون نسبت به آنها محتاج ذکر نام است اعم از لشکری و کشوری از حیث تضییع حقوق استخدامی
لازم به ذکراست که، درصورت صدور حکم به نفع شاکی از سوی دیوان عدالت اداری ، تعیین میزان خسارات وارده از ناحیه مؤسسات و اشخاص مذکور در بندهای (۱) و (۲) این ماده با دادگاه های عمومی می باشد و وکیل دیوان عدالت اداری در این مورد نمیتواند فعالیتی کند.
همچنین تصمیمات و آراء دادگاه ها و سایر مراجع قضایی دادگستری و نظامی و دادگاه های انتظامی قضات دادگستری و نیروهای مسلح قابل شکایت در دیوان عدالت اداری نمی باشد.
اما درصورتی که کمک از وکیل دیوان عدالت اداری برای ابطال یک مصوبه و آئین نامه صادره از سوی نهاد و ارگان های دولتی و عمومی منظور و مقصود شاکی باشد، موضوع به دلیل اهمیت موضوع برای رسیدگی و تصمیم گیری به هیات عمومی دیوان که متشکل از چند قاضی و مشاور می باشد ارجاع داده می شود. مطابق با ماده 12 قانون دیوان عدالت اداری ، حدود صلاحیت و وظایف هیأت عمومی دیوان به شرح زیر است:
۱ ـ رسیدگی به شـکایات، تظلّمات و اعتراضات اشخاص حقیقی یا حقوقی از آیین نامه ها و سایر نظامات و مقررات دولتی و شهرداری ها و مؤسسات عمومی غیردولتی در مواردی که مقررات مذکور به علت مغایرت با شرع یا قانون و یا عدم صلاحیت مرجع مربوط یا تجاوز یا سوءاستفاده از اختیارات یا تخلف در اجرای قوانین و مقررات یا خودداری از انجام وظایفی که موجب تضییع حقوق اشخاص می شود.
۲ ـ صدور رأی وحدت رویه در موارد مشابه که آراء متعارض از شعب دیوان صادر شده باشد.
۳ ـ صدور رأی ایجاد رویه که در موضوع واحد، آراء مشابه متعدد از شعب دیوان صادر شده باشد.
لازم به ذکر است که؛ رسیدگی به تصمیمات قضایی قوه قضاییه و صرفاً آیین نامه ها، بخشنامه ها و تصمیمات رئیس قوه قضاییه و مصوبات و تصمیمات شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس خبرگان و شورای عالی امنیت ملی از شمول این ماده خارج است.
همچنین این نکته را باید بخاطر داشت که؛ اثر ابطال مصوبات توسط وکیل دیوان عدالت اداری از زمان صدور رأی هیأت عمومی است مگر در مورد مصوبات خلاف شرع یا در مواردی که به منظور جلوگیری از تضییع حقوق اشخاص، هیأت مذکور اثر آن را به زمان تصویب مصوبه مترتب نماید.
وکیل دیوان عدالت اداری
طریقه شکایت و طرح دعوا در دیوان عدالت اداری
برای رسیدگی و طرح هرگونه شکایت توسط وکیل دیوان عدالت اداری، همانند سایر مراجع قضایی می بایست اقدام به تنظیم و ثبت دادخواست در دیوان عدالت اداری بنماییم.
برای ثبت دادخواست در دیوان عدالت می بایست به شعب دیوان عدالت اداری واقع در هر شهر مراجعه نموده و با پرداخت هزینه دادرسی معادل؛ بیست هزارتومان در مرحله ی بدوی و مبلغ چهل هزارتومان در مرحله ی تجدیدنظر می باشد.
جدای از مراجعه به شعب دیوان عدالت اداری، می توان به هریک از دفاتر خدمات قضایی مراجعه نموده ، باپرداخت هزینه دادرسی و هزینه های مربوط به سامانه ی ابلاغ(ثنا) نسبت به ثبت دادخواست اقدام نمایید.
همچنین اخیرا به موجب تصمیم دیوان عدالت اداری، می توان با مراجعه به سایت دیوان عدالت اداری و سامانه ساجد ، بدون مراجعه حضوری، با پرداخت هزینه دادرسی ، اقدام به ثبت دادخواست نمایید. البته لازم به ذکر است که برای اقدام از این طریق، داشتن کد ثنا الزامی می باشد، که اخذکدثنا با مراجعه به هریک از دفاترخدمات قضایی قابل اخذ می باشد. ولی نکته پر اهمیت اینست که امور دیوان عدالت اداری بسیار تخصصی است و استفاده از وکیل دیوان عدالت اداری میتواند به شما در گرفتن نتیجه مطلوب تر کمک کند و شانس گرفتن رای مثبت توسط وکیل متخصص دیوان عدالت اداری به مراتب بالاتر خواهد بود
در تهیه و تنظیم دادخواست می بایست مواردی از جمله؛(مشخصات شاکی) نام و نام خانوادگی، نام پدر، تاریخ تولد، کد ملی، شغل، تابعیت و اقامتگاه برای اشخاص حقیقی نام، شماره ثبت، اقامتگاه اصلی و شماره تلفن تماس برای اشخاص حقوقی ،(مشخصات طرف شکایت): نام و نام خانوادگی، سمت و نشانی دقیق محل کار مأمور دولت درصورت امکان نام کامل دستگاه ها، ارگان ها قید شود.
همچنین می بایست نام و نام خانوادگی و اقامتگاه وکیل یا قائم مقام و یا نماینده قانونی شاکی، در صورت تقدیم دادخواست توسط آنان در دادخواست درج شود.
-موضوع شکایت و خواسته
– شرح شکایت
ـ مدارک و دلایل مورد استناد
ـ امضاء یا اثر انگشت شاکی یا وکیل یا قائم مقام و یا نماینده قانونی وی و یا امضاء و مهر شخص حقوقی ذیل دادخواست
ـ مدرک اثبات کننده سمت برای اشخاص حقوقی و نمایندگان قانونی و… حتما از سوی شاکی لحاظ شود که درصورت فقدان هریک از موارد فوق، دادخواست توسط دادگاه به شاکی ارجاع می شود تا ظرف ده روز اقدام به برطرف نمودن آن بنماید و درصورتی که ظرف ده روز این نقایص برطرف نشود، دادخواست رد خواهد شد و قابل رسیدگی نمی باشد.
وکیل دیوان عدالت اداری
نکته ی قابل تامل در خصوص طرح شکایت توسط بهترین وکیل دیوان عدالت اداری، شاکیان در صورتی که بیش از پنج نفر باشند، می توانند در دادخواست، نماینده ای را از میان خود جهت امر ابلاغ و اخطار، به شعبه دیوان عدالت اداری معرفی نمایند. اما درصورتی که اشخاص متعدد، شکایت های خود را به موجب یک دادخواست مطرح نمایند، در صورتی که شکایات مزبور منشأ و مبنای واحد داشته باشد، شعبه دیوان عدالت اداری نسبت به همه موارد ضمن یک دادرسی، اتخاذ تصمیم می نماید. در غیر این صورت، مطابق مفاد ماده قبل موارد به تفکیک و جداگانه رسیدگی می شود.
اما درهنگام دادخواست شاکی می تواند بنا به نوع و اهمیت خواسته،درخواست دستور موقت نماید. درخواست دستور موقت فقط مختص به دعاوی مربوط به دیوان عدالت اداری نمی باشد، بلکه در تمامی مراجع قضایی، درصورتی که اقدامات طرف شکایت، منجر به ورود ضرر و خسارت به شاکی شود، شاکی می تواند از دادگاه رسیدگی کننده تقاضا نماید که تا قبل از رسیدگی به موضوع شکایت، طرف شکایت را از انجام اعمالی که به ضرر شاکی می باشد منع نماید. برای مثال فرض کنید دعوایی به خواسته ی فسخ قرارداد انتقال یک دستگاه آپارتمان مسکونی در دادگاه عمومی حقوقی مطرح می شود، خواهان دعوا این احتمال را می دهد که طرف شکایت(خوانده) قصد انتقال این آپارتمان را دارا می باشد، به همین منظور می تواند در هنگام طرح دادخواست خواستار صدور دستورموقت مبنی بر منع نقل و انتقال را از دادگاه خواستار باشد. که دادگاه با توجه به محتویات پرونده دراین خصوص تصمیم گیری خواهد نمود.
حال قانون دیوان عدالت اداری در ماده34 قانون دیوان عدالت اداری مقرر نموده است که؛ در صورتی که شاکی ضمن طرح شکایت خود یا پس از آن مدعی شود که اجرای اقدامات یا تصمیمات یا آراء قطعی یا خودداری از انجام وظیفه توسط اشخاص و مراجع مذکور در این قانون، سبب ورود خسارتی می گردد که جبران آن غیرممکن یا متعسر است، می تواند به کمک وکیل دیوان عدالت تقاضای صدور دستور موقت نماید. پس از طرح شکایت اصلی، درخواست صدور دستور موقت باید تا قبل از ختم رسیدگی، به دیوان عدالت اداری ارائه شود. این درخواست مستلزم پرداخت هزینه دادرسی نیست.
درصورتی که دادگاه اقدام به صدور دستور موقت بنماید، سازمان ها، ادارات، هیأت ها و مأموران طرف شکایت پس از صدور و ابلاغ دستور موقت، مکلفند طبق آن اقدام نمایند و در صورت استنکاف، شعبه صادرکننده دستور موقت، متخلف را به انفصال از خدمت به مدت شش ماه تا یک سال و جبران خسارت وارده محکوم می نماید.
طریقه ی رسیدگی در دیوان عدالت اداری
پس از ثبت دادخواست و ارجاع آن به یکی از شعب رسیدگی کننده دیوان عدالت اداری، از آنجایی که علی الاصولرسیدگی در دیوان عدالت اداری غیرحضوری می باشد، قاضی رسیدگی کننده موضوع شکایت را برای ارائه پاسخ نسبت به ادعای شاکی به طرف شکایت ارسال نموده و یک ماه از تاریخ ابلاغ به طرف شکایت مهلت می دهد که تا پاسخ دادخواست را ارسال نماید ودرصورتی که بدون عذر موجه از پاسخ به شکایت خودداری نماید به سه ماه تا یک سال انفصال از خدمت محکوم خواهد شد.
شعبه رسیدگی کننده به موضوع شکایت مطابق با قانون از این حق برخوردار می باشد که، هراقدامی را که لازم و ضروری می باشد را انجام می دهد و کلیه ی مراجع و ارگان موظف می باشند همکاری لازم را به جهت ارائه اسناد مدارک به شعبه دیوان عدالت اداری می باشند.ماده 44 قانون دیوان عدالت اداری در این باره مقرر نموده است که؛
در صورت درخواست رئیس دیوان عدالت اداری یا هر یک از شعب دیوان عدالت اداری از وکیل دیوان ، کلیه واحدهای دولتی، شهرداری ها و سایر مؤسسات عمومی و مأموران آنها مکلفند ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ نسبت به ارسال اسناد و پرونده های مورد مطالبه اقدام نمایند و در صورتی که ارسال اسناد ممکن نباشد، دلایل آن را به دیوان اعلام کنند. در صورت موجه ندانستن دلایل توسط دیوان و مطالبه مجدد و امتناع از ارسال ظرف یک ماه، مستنکف، به حکم شعبه به انفصال موقت از خدمات دولتی از یک ماه تا یک سال یا کسر یک سوم حقوق و مزایا به مدت سه ماه تا یک سال محکوم می شود. این امر حسب مورد مانع اختیار دیوان عدالت اداری برای اقدام مقتضی در جهت دستیابی به دلایل و مدارک مورد نیاز یا صدور رأی طبق مدارک و قرائن موجود در پرونده نیست. مطالبه اسناد طبقه بندی شده مطابق مقررات مربوط صورت می گیرد.
درنهایت دادگاه رسیدگی کننده، پس از بررسی تمامی جوانب ، اقدام به صدور رای می نماید که رای صادره بیست روز پس از ابلاغ، قابل اعتراض می باشد.
وکیل دیوان عدالت اداری
درچه مواردی شعبه بدوی دیوان عدالت اداری به دعوای طرح شده رسیدگی نمی نماید
مطابق با ماده۵۳ قانون دیوان عدالت اداری، در صورت احراز هریک از جهات زیر، شعبه دیوان عدالت اداری حتی قبل از ارسال دادخواست و ضمائم به طرف شکایت، قرار رد شکایت صادر می کند:
الف ـ شاکی برای طرح شکایت، اهلیت قانونی نداشته باشد.
منظور از اهلیت، توانایی و اختیار قانونی برای طرح هرگونه دعوا و شکوایه می باشد. بنابراین اشخاص مجنون، اطفال ازاین حق برخوردار نمی باشند که اقدام به طرح شکایت در مراجع قضایی بنمایند.
ب ـ شاکی در شکایت مطروحه ذی نفع نباشد.
پ ـ شکایت متوجه طرف شکایت نباشد.
برای مثال علیه سازمان و ارگانی طرح دعوا در دیوان عدالت صورت بگیرد که خواسته ی مدنظر درحیطه ی اختیارات آن سازمان و ارگان نمی باشد.
ت ـ شکایت خارج از موعد قانونی، مطرح شده باشد.
ث ـ شکایت طرح شده از حیث موضوع قبلاً بین همان اشخاص یا اشخاصی که اصحاب دعوی، قائم مقام آنان هستند، رسیدگی و حکم قطعی نسبت به آن صادر شده باشد.
ج ـ موجبات رسیدگی به شکایت، منتفی شده باشد.
این نکته نشان میدهد وجود وکیل تخصصی دیوان امری اجتناب ناپذیر میباشد.
طریقه ی اعتراض به حکم اولیه ی و طریقه ی رسیدگی به آن در دادگاه تجدیدنظر
پس از ثبت دادخواست اعتراض نسبت به حکم اولیه ی (بدوی) که در دادگاه صادر کننده حکم بدوی یا هریک از شعب دفاتر خدمات قضایی توسط وکیل دیوان عدالت قابل ثبت می باشد، البته که رعایت شرایط دادخواست که در مرحله ی بدوی ذکر کردیم برای دادخواست اعتراض و تجدید نظر نیز ضروری می باشد. ماده 69 از قانون دیوان عدالت اداری در این باره مقرر نموده است که؛
عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست و یا عدم رفع نقص آن توسط وکیل دیوان در موعد مقرر قانونی در مرحله بدوی، موجب نقض رأی در مرحله تجدیدنظر نیست. در این موارد شعبه تجدیدنظر به دادخواست دهنده بدوی اخطار می کند که ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ نسبت به رفع نقص اقدام نماید. درصورت عدم اقدام و همچنین درصورتی که سمت دادخواست دهنده محرز نباشد رأی صادرشده نقض و قرار رد دعوی صادر می شود.
شعبه تجدیدنظر دیوان عدالت اداری پس از بررسی موضوع، چنانچه شعبه تجدیدنظر ایراد تجدیدنظرخواه را وارد تشخیص ندهد، رأی شعبه بدوی را تأیید و در غیر این صورت آن را نقض و پس از رسیدگی ماهوی، مبادرت به صدور رأی می نماید.
نحوه ی رسیدگی به درخواست ابطال مصوبات و آئین نامه ها
همانطور که در ابتدا بیان شد؛ رسیدگی به درخواست ابطال مصوبات و آئین نامه ها به دلیل اهمیت موضوع متفاوت تر از درخواست اشخاص علیه نهادها و ارگان ها می باشد.بدین منظور درخواست ابطال مصوبات به شعب به هیات عمومی دیوان عدالت اداری که متشکل از چندین قضات می باشد ارجاع داداه خواهد شد.
برای رسیدگی به درخواست ابطال مصوبات، شاکی می بایست با تنظیم دادخواست صورت خواهد گرفت. در تنظیم دادخواست رعایت نکات زیر توسط وکیل دیوان عدالت الزامی می باشد:
الف ـ مشخصات و اقامتگاه درخواست کننده
ب ـ مشخصات مصوبه مورد اعتراض
پ ـ حکم شرعی یا مواد قانونی که ادعای مغایرت مصوبه با آن شده
ت ـ دلایل و جهات اعتراض از حیث مغایرت مصوبه با شرع یا قانون اساسی یا سایر قوانین یا خروج از اختیارات مرجع تصویب کننده
ث ـ امضاء یا اثر انگشت درخواست کننده
پس از ثبت دادخواست ، هیات عمومی دیوان عدالت اداری موضوع را ابتداء به هیأت های تخصصی مرکب از حداقل پانزده نفر از قضات دیوان عدالت اداری ارجاع می دهد. رسمیت جلسات هیأت های تخصصی منوط به حضور دوسوم اعضاء است که به ترتیب زیر عمل خواهند نمود:
الف ـ در صورتی که نظر اکثریت مطلق هیأت تخصصی بر قبول شکایت و ابطال مصوبه باشد، پرونده به همراه نظریه هیأت در حضور وکیل دیوان عدالت جهت اتخاذ تصمیم به هیأت عمومی ارسال می شود.
ب ـ در صورتی که نظر سه چهارم اعضای هیأت تخصصی بر رد شکایت باشد، رأی به رد شکایت صادر می کند. این رأی ظرف بیست روز از تاریخ صدور، از سوی رئیس دیوان عدالت اداری یا ده نفر از قضات دیوان عدالت اداری قابل اعتراض است. در صورت اعتراض و یا در صورتی که نظر اکثریت کمتر از سه چهارم اعضاء بر رد شکایت باشد، پرونده به شرح بند (الف) در هیأت عمومی مطرح و اتخاذ تصمیم می شود.
کلیه ی تصمیمات هیأت های تخصصی بلافاصله به اطلاع وکیل دیوان عدالت می رسد، همچنین هرگاه مصوبه مورد شکایت به لحاظ مغایرت با موازین شرعی برای رسیدگی مطرح باشد موضوع جهت اظهارنظر به شورای نگهبان ارسال می شود. نظر فقهای شورای نگهبان برای هیأت عمومی و هیأت های تخصصی لازم الاجرامی باشد.
اعاده دادرسی نسبت به احکام صادره از دیوان عدالت اداری توسط وکیل دیوان عدالت
اعاده دادرسی یکی از روش های ویژه و فوق العاده به احکام قطعی محسوب می شود.برای مثال فرض کنید در یک موضوع اتهامی قتل عمد، دادگاه کیفری یک نظر به محتویات پرونده و ادله موجود حکم به قصاص صادر می کند، به موجب اعتراض محکوم به قصاص به حکم صادره، پرونده برای رسیدگی مجدد به دیوان عالی کشور ارسال می شود. درنهایت دیوان عالی کشور عینا حکم اولیه صادره را تائید می نماید. حال چنانچه اسناد و مدارک حاصل شود که حکایت از بی گناهی محکوم به قصاص باشد،برای مثال ثابت شود شاهدین قتل به دروغ شهادت دادند، به درخواست محکوم به قصاص ، درخواست اعاده دادرسی صورت می گیرد و نسبت به موضوع مجددا رسیدگی صورت خواهد گرفت.
حال با توضیحات ارائه شده بایدبیان داشت که اعاده دادرسی نسبت به احکام قطعی صادره از سوی دیوان عدالت اداری نیز قابل اعمال خواهدبود. در این باره ماده98 قانون دیوان عدالت اداری مقرر نموده است که؛
درمورد احکام قطعی به جهات ذیل می توان دادخواست اعاده دادرسی تقدیم نمود:
الف ـ حکم، خارج از موضوع شکایت صادر شده باشد.
ب ـ حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد.
پ ـ در مفاد حکم، تضاد وجود داشته باشد.
ت ـ حکم صادر شده با حکم دیگری درخصوص همان دعوی و اصحاب آن، که قبلاً توسط همان شعبه یا شعبه دیگر صادر شده است متعارض بوده بدون آن که سبب قانونی موجب این تعارض باشد.
ث ـ حکم، مستند به اسنادی باشد که پس از صدور، جعلی بودن و یا عدم اعتبار آنها به موجب حکم مراجع صالح قانونی ثابت شده باشد.
ج ـ پس از صدور حکم، اسناد و دلایلی به دست آید که دلیل حقانیت درخواست کننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و دلایل یاد شده در جریان دادرسی در اختیار وی نبوده است.
درخصوص مهلت هزینه دادرسی نیز ماده99 قانون دیوان عدالت مقرر نموده است که؛
1- در مورد بندهای «الف» تا «پ» ماده (۹۸) این قانون، بیست روز از تاریخ ابلاغ رأی شعبه
۲ ـ درخصوص بندهای «ت» تا «ج» ماده (۹۸) این قانون، بیست روز از زمان حصول سبب اعاده دادرسی
نحوه ی اجرای احکام صادره از سوی دیوان عدالت اداری توسط وکیل دیوان
پس از صدور حکم و محکومیت طرف شکایت، حکم دادگاه برای اجرا، به قسمت اجرای احکام دیوان عدالت ارجاع می شود و محکوم موظف است ظرف یک ماه حکم دادگاه را اجرا نموده یا رضایت کتبی شاکی را اخذ
نماید. لازم به ذکراست که درصورتی که موضوع شکایت ابطال آئین نامه یا مصوبه باشد، حکم بر ابطال مصوبه در روزنامه رسمی نیز برای اطلاع عموم منتشر خواهد شد.
ماموراجرای حکم ابتدا به درخواست شاکی می تواند اقدام به ؛
1- احضار مسؤول مربوط و اخذ تعهد بر اجرای حکم یا جلب رضایت شاکی در مدت معین
۲ ـ دستور توقیف حساب بانکی محکوم و برداشت از آن به میزان مبلغ مالی که شخص به آن پرداخت آن محکوم شده است در صورت عدم اجرای حکم یک سال پس از ابلاغ
۳ ـ دستور توقیف و ضبط اموال شخص متخلف به درخواست ذی نفع طبق مقررات قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب (در امورمدنی)
در صورتی که محکوم بازهم از اجرای رأی، استنکاف نماید با رأی شعبه صادرکننده حکم، به انفصال موقت از خدمات دولتی تا پنج سال و جبران خسارت وارده محکوم می شود. رأی صادرشده ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در شعبه تجدیدنظر دیوان عدالت اداری می باشد.
نتیجه گیری
درپایان و به عنوان نتیجه گیری کلی از آنچه که بیان شد؛
دیوان عدالت اداری به عنوان عالی ترین مرجع رسیدگی به تخلفات دستگاه ها، نهاد و ارگان های دولتی و عمومی می باشد که وکیل دیوان عدالت اداری می توانند با مراجعه به شعب دیوان عدالت اداری ، دفاتر خدمات قضایی یا سامانه اینترنتی دیوان عدالت اداری با پرداخت هزینه دادرسی اقدام به طرح شکایت علیه ارگان یا نهاد مدنظر موکل بنمایند.
همچنین کلیه وکلای متخصص دیوان عدالت اداری درصورتی که آئین نامه یا مصوبه صادره از سوی دولت، شهرداری ها و… را خلاف قانون یا شرع بدانند می توان با طرح شکایت در دیوان عدالت اداری، خواستار ابطال مصوبه و آئین نامه خلاف قانون باشند. لازم به ذکراست که شکایت صورت گرفته مبنی بر ابطال آئین نامه و مصوبه به دلیل اهمیت موضوع، در هیات عمومی دیوان عدالت اداری متشکل از چندین قاضی و مشاور مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد.